**کاش می شد در غروب آفتاب بی صدا با سایه ها کوچید ورفت
**منم من خلوت نشین بزم عاشقی گم گشته ای در صحرای سرد جنون به دنبال آنانی می گردم
که مرا نمی جویند بی آنکه بدانند سالیان مریدی است که عشق وصفا مدفون خاک است